سرآغاز تنش جدید در روابط قطر با عربستان، امارات متحده عربی و بحرین که در نهایت منجر به قطع روابط سیاسی و دیپلماتیک بین این کشورها شد به سفر جنجالی «دونالد ترامپ» ، رئیس جمهوری آمریکا و انعقاد قرارداد ۵۰۰ میلیارد دلاری تأمین تسلیحات نظامی با مقامات «آل سعود» برمی گردد.
تهران- اقتصاد برتر- ۱۷خرداد ۹۶
این قرارداد سنگین نظامی، فارغ از پیامدهای منفی که به تداوم جنگ دریمن، سوریه و عراق کمک خواهد کرد و یا تأثیرات نامطلوبی که در گسترش تروریسم و فعالیتهای «داعش» به جا خواهد گذارد، پیامدهای اقتصادی گوناگونی هم خواهد داشت که در آینده نه چندان دور، ابعاد آن در عرصههای مختلف آشکارتر میشود.
البته باید دانست که در مناقشه جدید میان قطر و عربستان، بر خلاف ظواهر موجود، عوامل اقتصادی نیز نقش اساسی داشته و حتی بیش از هر عامل دیگری، در احیای تنش در روابط دوحه و ریاض مؤثر بودهاند؛ آن هم درمنطقهای که تا پیش از رویکرد انحصار گرایانه ترامپ، هریک از کشورهای صنعتی و غربی سهمی از بازارهای پرسود منطقه را در اختیار داشته و به تناسب سوابق و مناسبات سیاسی با هریک از کشورهای منطقه، از بخشی از مواهب بازار تسلیحات موجود برخوردار بودهاند.
لذا در ریشهیابی تنش کنونی در شورای همکاری خلیجفارس نباید از نقش رقابت قدرتهای اقتصادی بر سر بازار تسلیحات و دیگر بازارهای منطقه، غافل شد و آنچه را در مناقشه میان قطر و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به صورت اختلافاتی سیاسی ظاهر شده، بدون عقبه اقتصادی و تجاری دانست. شاهدیم که، دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، بدون توجه به رقبای اروپایی خود، بویژه انگلیس، به منطقه پاگذاشت و به یکباره قرارداد بسیار سنگینی را با عربستان منعقد کرد که در عرصه عمل به معنی تنگ کردن دایره فعالیتهای اقتصادی کلیه رقبای آمریکا در باشگاه ۷ کشور صنعتی بود.
آنچه مسلم است این اقدام ترامپ، درحالی که مقامات لندن از زمان روی کار آمدن «ترزا می»، حساب ویژهای را برای بهره برداری از بازارهای غرب آسیا باز کردهاند ، میتواند برای انگلیس نگران کننده باشد بویژه آنکه دولت این کشور در رویارویی با مشکلات ناشی از خروج از اتحادیه اروپا همه امیدش به بازارهای منطقه است و از این لحاظ بی میل نیست تا به هر نحو که شده، زمینههای عملی برای اجرای قراردادهای امضا شده توسط ترامپ از میان برود.
واما از سوی دیگر میدانیم که قطر از دیرباز پیوندهای نزدیکی با انگلستان دارد و هم شیخ تمیم، امیر فعلی قطر و هم پدرش امیر سابق این کشور، هر دو از تحصیلکردگان دانشکده نظامی انگلستان هستند و از این لحاظ همگرایی بیشتری با سیاستهای انگلیس دارند؛ موضوعی که میتواند دررقابتهای اقتصادی بین انگلیس، اروپا و آمریکا و در پشت صحنه تنش میان قطر، عربستان، بحرین و امارات ایفاگر نقشهایی متفاوت باشد.
موضوع بعدی، اثرات اقتصادی تنش میان قطر و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس است که نوسان فعالیتهای شرکتهای آمریکایی، انگلیسی، فرانسوی درپی خواهد داشت بدین معنی که نفت خاورمیانه، فروش سلاح، ارقام بسیار بزرگ معاملات جهانی و دیگر اقدامات تجاری که در منطقه صورت می گیرد، همگرایی ضعیف کنونی را به واگرایی فلج کنندهای میان کشورهای عضو شورا همکاری خلیج فارس تبدیل میکند که البته بعضی از شرکتهای بینالمللی از این اختلاف میان کشورهای عربی استفاده برده و سود میکنند.
*سید جعفر قنادباشی
کارشناس ارشد مسائل منطقه